بررسی خودمحوری (Egocentrism) ، نشانه های مهم خودمحوری
خودمحوری و خود برتربینی در بینش توحیدی سرانجام سقوط انسان است؛ چرا که حرکت به سمت خدا حرکت به سمت کمال مطلق است. اما حرکت به سمت خود، گرفتن فاصله و دور شدن از کمال مطلق است و در نتیجه سقوط انسان را به دنبال دارد. از تاثیرات و پیامدهای خودبرتربینی، خودمحوری است که انسان خود را محور حق و باطل، درست و غلط بداند و تشخیص خود را معیار نیک و بد بداند و مردم را به تبعیت از خود دعوت نماید.
هر چیزی را برای خود بخواهد و تنها آنچه را که خود می فهمد صحیح بداند. ممکن است خود محوری در یک جامعه یا یک کشور بروز کند که خطرات آن به مراتب بیشتر و شدیدتر است. جامعه خود محور تمام ارزش های انسانی و اجتماعی و اخلاقی را در محورهایی قرار می دهند که منافع مذاکره را فراهم کند و چنان چه همان ارزش ها در مکانی دیگر باشد به صورت کلی از اعتبار ساقط و بی ارزش است.
در این مقاله یکی از مهم ترین سوالاتی که در ذهن بسیار از مذاکره کنندگان وجو دارد پاسخ داده میشود؛ خودمحوری چیست؟ نشانه های خودمحوری چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این سوال در ادامه مقاله همراه ما باشید.
نشانه های خودمحوری چیست؟
نشانه های خودمحوری شامل موارد زیر هستند:
- استبداد رای
یکی از واضح ترین نشانه های انسان های خودمحور، استبداد رای و دیکتاتوری محسوب می شود. به دلیل این روحیه به هر روشی که بتوانند تلاش می کنند خواسته ها و اهداف خود را ممکن سازند و در مقابل هیچ منطقی تسلیم نمی شود؛ چرا که احساس می کنند که در صورتی که حتی در برابر سخن منطقی دیگران تسلیم شوند موقعیت و ابهت دروغین آن ها شکست خواهد خورد.
- ترویج تملق
خودمحوران، به تملق علاقه دارند، در نتیجه اشخاصی را دور خود گرد می کنند که همیشه زبان به چاپلوسی آن ها باز میکنند و در تمام حرکتها و تصمیم گیری ها آنان را تحسین کنند.
- دوری گزيدن از انتقاد
دیکتاتورهای خود محور به سبب خوگرفتن با چاپلوسان به شدن از انتقاد دیگران ترغیب می شوند. آن ها بدون بررسی انتقادها تلاش می کنند با افراد انتقاد کننده برخورد کنند تا کسی جرات انتقاد از آنها را پیدا نکند. آن ها صحبت های نصیحت کننده ها را دشمن خود تلقین کرده و حتی دلسوزی های نزدیک ترین اشخاص خود را بدخواهی برداشت می کنند.
- بيگانگي با ارزش ها
ویژگی های میسر انسان های خودمحور را به خوبی نشان می دهد که آن ها با ارزش های انسان ساز اسلامی غریبه هستند و اعتقاد چندانی به آن ها ندارند. برای نابود کردن روحیه خودمحوری علاوه بر روش های درمان بیماری، جایگزین ساختن خدا به جای خود است.
خدا محوری از بنیادی ترین و مهم ترین موارد پس از فلسفه بعثت انبیا است. قرآن می فرماید؛ به تحقیق در بین هر امتی پیامبری را به رسالت ترغیب کردم تا انسان ها را به بندگی خدا دعوت کنند. انبیا بر مبنای رسالت آسمانی خود، با تمام وجود تلاش می کردند تا انسانها را به فطرت اولیه خود بازگرداند و از آن ها موجوداتی خدا محور بسازد.
خودمرکز بینی یا خودمحوری چیست؟
در ابتدای مقاله بیان کردیم که سوال “خودمحوری چیست؟ یکی از مهم ترین سوالاتی است که در ذهن بسیاری از مذاکره کنندگان وجود دارد. کودکان تا سن ۷ سالگی این قدرت را ندارند که خود را جای فرد دیگری تصور کنند. آنها نقطه نظرات دیگران را متوجه نمی شوند. خود را محور کائنات گمان می کنند. به این امر خودمحوری یا خود مرکزگرایی می گویند.
پیاژه دارای یک ازمایش معروفی است به نام آزمایش ۳ کوه. ابزارهای این آزمایش حاوی یک میز با ۴ صندلی و ۳ تپه مقوایی با اندازه ها و رنگ های متفاوتی هستند. روی یک تپه خانه ای قرار دارد و روی تپه دیگری یک صلیب قرار دارد. کودک روی یک صندلی می نشیند و عروسک را روی صندلی در ضلع دیگری قرار می دهد. چنان چه از کودک سوال شود که عروسک چه چیزی می گوید، کودک از میان عکس ها، عکسی را برمی گزیند که خودش مشاهده می کند، یعنی نمی تواند خود را در جای دیگری تصور کند.
خود میان بینی، یک نوع حالت روانی به هنجار است که در آن کمبود تمایز میان واقعیت شخصی و واقعیت عینی آشکار است. خود میان بینی، نتیجه عدم تمایز کودک و دنیای خارج از خود است. در این حالت روانی، کودک به شی بیرونی، شکل نمی دهد، بلکه او را از جزئی از خود می پندارد. با گذر زمان، هر چه دنیا پیوسته تر شود، او نیز پیوسته تر می شود.
کودک خودمحور میان دیدگاه خود و دیدگاه دیگران تفاوتی مشاهده نمی کند و تصور میکند جهانی را که مشاهده میکند، همان جهانی است که دیگران نیز مشاهده میکنند. این نقطه نظر ممکن است در بزرگسالی نیز نمایان گردد. در صورتی که انسانها در بزرگسالی به مرحله تفکر انتزاعی و رشد شناختی مناسب با سن خود نرسیده باشند، هر چند در حوزه های رشد دیگری نیز پیشرفت کرده باشند، مانند کودکان خودمحور رفتار می کنند.
خود میان بینی یا خودمحوری به چند شکل مشاهده می شود؟
خود میان بینی یا خودمحوری به ۳ شکل قابل مشاهده هستند که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم:
۱ . خودمحوری های مستقیم
فضا:
کودک در سن ۵ سالگی به صورت تقریبی می تواند دست راست خود را تشخیص دهد، در سن ۷ سالگی نیز قادر است دست راست شخص مقابل را تشخیص دهد.
زمان:
چنانچه از کودک سوال شود که آیا تو از پدرت جوان تر هستید، جواب کودک در پاسخ به این سوال بله هست. ولی در حقیقت جوان بودن خود را با کوچک تر بودن در نظر می گیرد.
علیت: هر چیزی که در طبیعت وجود دارد علتی دارد. به عنوان مثال خورشید روز را و ماه شب را روشن می کند، برای این که انسان بتواند ببیند. هنگام شب هوا تاریک می شود برای این که انسان ها به خواب بروند.
۲. خودمحوری های غیر مستقیم
در این خود محوری کودک مساله را با منِ خود در ارتباط قرار می دهد که عبارتند از:
- جاندار پنداری (جان گرایی)
معمولا کودکان بر این باور هستند که همه چیز جان دارو. هر غیر جانداری را صاحب اراده و هوشیاری می پندارند. جان پنداری به صورت زیر اصلاح می شود:
- بین سن ۶ الی ۷ سالگی کودکان براین باورند که همه چیز جاندار است.
- بین سن ۸ الی ۹ سالگی کودکان براین باور هستند که هر چیزی که حرکت میکند، پس جاندار است.
- بین سن ۱۱ الی ۱۲ سالگی کودکان براین باور هستند که هر چیزی که خودش حرکت می کند، پس جاندار است.
- در سن ۱۲ سالگی نیز کودکان به این باور هستند که فقط موجودات زنده و نباتات جان دارند.
- مصنوع گرایی یا ساخته پنداری
به دلیل خودمحوری، کودکان باور دارند که اتفاقات طبیعی با دست انسان و اعمال او صورت می گیرد. خورشید، ماه، ستارگان، کوهها را انسان آفریده است. ساخته پنداری یک نوع تفکر پیش علیت محسوب می شود که در آن کودک انگیزه های روان شناختی را علت حقیقی چیزها می داند.
- علیت سحری: هرچیزی که می تواند هر چیز دیگری را خلق کند.
- تفکر جادویی: از ویژگی های مرحله پیش عملیاتی است که در آن کودک تفکر را برابر عمل کردن می داند.
- واقع گرایی: برای کودکان نام اشیا و انسان ها یک حقیقت است. خواب آن ها یک حقیقت است. در نتیجه هم نام بودن یعنی مانند هم بودن.
- رابطه ناقص بین علت و معلول: یعنی هر زمانی دو ماجرا در کنار یکدیگر رخ دهد، ممکن است کودک یک رابطه علت و معلولی میان آن ها قائل شود.
۳. خودمحوری های اجتماعی
این خودمحوری در خصوص کاربرد قواعد در فعالیت ها محسوب می شود. مانند قبول نکردن قواعد بازی از سمت کودکان.
خود محوری در مذاکره، خودمحور بودن چه تاثیری بر روند مذاکره دارد؟
خود محوری در مذاکره، رفتار خودمحورانه چه در زندگی خصوصی و چه در محیط مذاکره، تاثیرات مخربی را می تواند در پی داشته باشد. رفتارهای خودخواهانه در مرور زمان افراد را دور کرده و انرژی منفی را به جهت فرد خودمحور برگشت می دهد. خود محوری در مذاکره ممکن است نتایج جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد و در پایان مذاکره بدون بازخوردی را ایجاد می کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد مذاکره مقاله “ مذاکره چیست ” را مطالعه کنید.
خود محوری در مذاکره از کجا نشات می گیرد؟
افراد یا مذاکره کنندگانی که با مشکل خودمحور بودن رو به رو هستند، ممکن است در کودکی با اصول و قوانین منحصر به فردی مواجه بوده باشند. این گروه افراد در کودکی بیش از حد و به صورت غیر عادی مورد توجه قرار گرفته اند و چنان چه مورد توجه قرار نگرفته باشند رفتارهای غیرمنطقی از جمله خشم، ناراحتی، پایکوبی را از خود نشان می دهند.
برخی اوقات به افراد خودمحور بیش از حد امتیاز داده شده است و اکنون در زمان بزرگسالی چنان چه “نه!” بشنوند یا انکار شوند، تحریک شده و ناخوداگاه برخوردهای نامناسبی را از خود نشان می دهند.
خودمحوری چگونه مانع تفکر عاقلانه می شود؟
حال که متوجه شدید خودمحوری چیست و چه تاثیراتی می تواند در نتایج مذاکرات داشته باشد؛ نوبت به پاسخ دادن به سوالی دیگر می رسد؛ خودمحوری چگونه مانع تفکر عاقلانه می شود؟
زمانی که یک تیم والیبال در حال بازی است و نتایج بسیار خوبی در رقابتهای مختلفی کسب می کند، موجب افتخار مربی می شود. همین طور، زمانی که یک فروشنده در حال فروش یک محصول است، چنان چه این باور را داشته باشد آن محصول بینظیر است، میزان فروشش عالی خواهد بود.
در واقع، براساس نظر اکثر روانشناسان اجتماعی، داشتن افکار مثبت در رابطه با آینده و قابلیت های فردی می تواند تاثیر قابل توجهی در زندگی هر فردی داشته باشد. مطابق با این دیدگاه، این افکار از اعتماد به نفس ما حفاظت کرده و در مقابله با مسئولیت های سخت به ما کمک می کنند؛ ولی اعتماد بیش از حد و خود مرکز بینی غیر منطقی می تواند در نحوه مقابله کردن ما با حوادث زندگی بسیار تاثیرگذار باشد. بدون شک، چیزی که شما را به افکار افراطی و ایجاد وهمی که وجود خارجی ندارد ترغیب کند، ریسک هایی را به دنبال داشت.
خودمحوری و خودخواهی در جلسات مذاکره
زمانی که به مسائل خودمحوری یا برتری جویی در مذاکره می رسیم، عقاید مخالفی از سمت این افراد به گوش می رسد. خودخواهی بیش از حد ممکن است به بازیکن نوک حمله کمک کند تا بازی فوق العاده ای را به نمایش گذاشته را به راحتی خراب کند؛ یا یک به فروشنده کمک کند تا دیگران را متقاعد کند که محصول او را خریداری نمایند. ولی زمانی که ما قصد داریم در رابطه با استراتژی مذاکره تصمیماتی را اتخاذ کنیم، بایستی عینک خوش بینی را از روی چشمان خود برداریم.
خوش بینی غیرواقعی در جلسه مذاکره موجب میشود، بهترین پیشنهاد کاری را رد کنیم. مذاکره کنندگان بیش از حد خوشبین، ممکن است تنها با یک استراتژی برای رسیدن به توافق یا حل اختلاف وارد مذاکره شوند. آن ها تصور می کنند که برنامه مذاکره ی آن ها تاثیرگذار خواهد بود و تمام انرژی خود را برای پیشرفت و اجرای همان یک استراتژی صرف می کنند. اما یک مذاکره کننده واقع گرا به این نتیجه میرسد که استراتژی اولیه احتمال دارد تاثیرگذار نباشد و با یک برنامه شرطی برای ادامه آماده می شود.
چگونه خودمحور نباشیم؟
ما قادر هستیم تاثیرات اعتماد بیش از حد و خودبینی غیرمنطقی را خارج از میز مذاکره نیز مشاهده کنیم. گاهی خود را جای فرد مقابل خود قرار دهید و آسیب های ناشی از خودمحوری را درک نمایید. خوش بین بودن، اثرات به سزایی در ایجاد انگیزه می تواند داشته باشد ولی در صورتی که تبدیل به خودخواهی شود، هیچ مذاکره ای با نتیجه برد برد روبه رو نمی شود.
اغلب کارمندان تصور میکنند که برای سازمان خود بسیار حیاتی هستند اما زمانی که کنار گذاشته شده و یا از کار اخراج می شوند، خلع سلاح می شوند. یکی از نتایج منفی تصور برتری این است که اغلب مذاکره کنندگان متوسط، به اصطلاح به نقاط ضعف مهارت های مذاکره پی نمی برند و کماکان در شیوه سنتی و سطح پایین باقی می مانند.
نکته جالب توجه این است که فرضیات و توهم خود میانبینی، روی قضاوت ها تاثیرگذار بوده و علاوه بر این مانع نتیجه گیری های مخرب اطرافیان می شوند. چنانچه مذاکره کننده هستید و به شما برچسب خودمحوری زدهاند یک جای کار اشتباه است و نیاز به تجدید نظر در روابط و برخوردهای خود دارید.
برخی از سوالات رایج:
۱. خودمحوری چیست؟
در بینش و تعالیم اسلامی این امر پسندیده نیست به دلیل اینکه خودمحوری آغاز دورشدن از خدا است. انسان با خودمحوری به دیگران و هر چیزی که برای دیگران خوب و پسندیده است پشت می کند و در زندگی فقط به خود توجه می کند.
۲. نشانه های خودمحوری چیست؟
۱. استبداد رای
۲. عدم توجه به دیگران
۳. ترویج تملق
۴. بیگانگی از ارزش ها
۳. خودمحوری چگونه از تفکر منطقی جلوگیری می کند؟
افراد که به خودمحوری مبتلا هستند به مشورت دیگران در جنبه های مختلف زندگی توجه نمی کنند و اگر در مسئله ایی با مشکل مواجه شوند مشکل خود را انکار می کنند و به اشتباه خود اصرار می ورزند.
نظرات شما عزیزان: